بازار سیاه

بازار سیاه

اموزش و دانلود
بازار سیاه

بازار سیاه

اموزش و دانلود

سرگرمی بی‌ضرر یا سمی مهلک؟ | ۶ واقعه‌ی عجیب تاریخ بازی‌های ویدئوییبازی‌های ویدئویی

سرگرمی بی‌ضرر یا سمی مهلک؟ 

 صنعت بازی‌های ویدئویی، دارای یک فرهنگ خاص با زبان‌های عامیانه‌ی مختلف، قوانین گوناگون و حتی افسانه‌هایِ عجیبی است که داستان تمامِ آن‌ها بر روی سطرهای دفتر خاطراتِ تاریخ حک شده‌اند. حال می‌خواهیم با آغاز “یکی بود، یکی نبود” این دفتر خاطرات را باز کرده و به اتفاقات عجیب و یا همان افسانه‌های واقعی که با بازی‌های مختلف شکل گرفته‌اند، نیم نگاهی بیندازیم.

 بازی Lavender Town Syndrome | خودکشی دسته‌جمعی

سال ۱۹۹۶، Lavender Town Syndrome برای اولین بار در ژاپن انتشار یافت و باعث خودکشیِ بسیاری از کودکان و نوجوانانِ بین ۷ تا ۱۲ سال شد. غالب نوجوان‌ها خود را از یک مکان مرتفع پرت کردند اما موارد عجیبی هم مانند قطع کردن اندامِ بدن با اره، حلق‌آویز کردنِ، فروکردن سر در داخل فرِ داغ و… مشاهده شد. در این بین، کودکانی هم بودند که از حوادث نجات یافتند ولی هر وقت درباره دلیل کارشان از آن‌ها سئوال می‌کردند فقط جیغ می‌زدند. پس از مدت کوتاهی تعداد زیادی (حدود ۲۰۰ کودک) خودکشی کردند و حتی شایعاتی مبنی بر شیطانی بودنِ بازی شکل گرفت! بعدها مشخص شد که در پیش‌زمینه بازی یک موسیقی دلخراش با فرکانس‌هایی کاملاً خاص پخش می‌شود که گوشِ کودکان و نوجوانان قادر به دریافت آن‌ها نیست و در نتیجه باعث ایجاد احساس پرخاشگری می‌شود. قبل از انتشار بازی به سایر کشورها، موسیقیِ دیگری با فرکانس‌های معمولی جایگزین موسیقیِ اصلی شد.


بازی Fallout 3 | آقای پیش‌گو

بازی Fallout 3 شامل چندین ایستگاه رادیویی است که در محیط بازی پراکنده شده‌اند. جالب است بدانید؛ اگر یکسری کارهای خاص انجام دهید( می‌توانید در گوگل جست‌و جو کنید!)، ایستگاه رادیوییِ «Galaxy News» به یک پیشگوی درجه یک تبدیل می‌شود! سیگنال رادیو را میتوانید در سقف برج Tenpenny، بالاترین منطقه اطراف پل شکسته Arefu و… تقویت کنید. اگر کمی شانس داشته باشید یکسری کد مورس و پیامِ عجیب دریافت می‌کنید که با سرهم کردن آن‌ها چنین جملات مرموزی ساخته می‌شود:

“ملکه امروز مرده است. جهان سوگوار است و ما همه استرالیایی هستیم. ۱۹ مارس ۲۰۱۴”

“من نمی‌توانم باور کنم که بریتنی، برنده جایزه اُسکار است! ۲۷ فوریه ۲۰۲۳”

شایان ذکر است؛ که خودِ شرکت Bethesda وجود ایستگاه رادیوییِ پیشگو را انکار می‌کند.


بازی Minecraft | چه چشم‌های زیبایی!

حتما این بازی را می‌شناسید؛ دنیایی ساده که با چینش مکعب‌ها و ذهن خلاقِ شما شکل می‌گیرد. برخی از بازیکنان ادعا کرده‌اند که وقتی در حال کندوکاو در محیط بوده‌اند متوجه وجود یک موجود مرموز به نام «Herobrine» شده‌اند. او لباس‌های شخصیت پیش‌فرض را پوشیده و چشمانِ سفیدی دارد و حتی در بعضی مواقع پرواز می‌کند. گمان‌های زیادی درباره‌یِ هیروبراین زده شده؛ بعضی‌ها می‌گویند تجلیِ روح مرحوم «Notch»، برادر خالقِ بازی است و بعضی می‌گویند یک شوخیِ بی‌مزه از سوی سازندگان می‌باشد! تیم موجنگ (تیم سازنده بازی) وجود این چشم سفیدِ مخوف را تکذیب کردند.


بازی Berzerk | به سادگیِ یک آدمک و به خطرناکیِ مرگ

بازی Berzerk در سال ۱۹۸۰ تولید شد. شما کنترل یک مردِ چوبی سبز را دارید و مجهز به یک اسلحه لیزری هستید که باید با آن ربات‌ها را منفجر کنید و از مسیرهای پرُپیچ و خم به سلامت بگذرید، به همین سادگی! ولی آیا می‌دانید همین بازیِ ساده، دو نفر را کشته است؟ اولین شخص، فردی به نام Jeff Dailey است که پس از اولین تجربه‌اش در سال ۱۹۸۱ فوت می‌کند و دومین نفر هم که Peter Burkowski نام دارد پس از ۱۵ دقیقه بازی و کسب بهترین نمره، در سال ۱۹۸۲ می‌میرد. دکتر، دلیل هر دو مرگ را هیجان زیاد مشخص کرده است.


بازی Polybius | پازلِ دردسرساز

Polybius در سال ۱۹۸۱ توسط یک شرکت مرموز به نام Sinneslöschen( حسِ حذف‌!) منتشر شد. بازی در نگاه اول، بسیار ساده و جذاب بود ولی پس از مدتی گزارش‌هایی از جمله شنیدن صدای ناله و شیونِ یک زن، مشاهده چهره‌های عجیب در گوشه و کنار صفحه‌نمایش، دچار شدن به کابوس‌های شبانه، حالت تهوع، سردرد، فراموشی و حتی خودکشی دریافت شد. حدود ۱ ماه پس از انتشار، همه کابینه‌های بازی به طور کل از دید عموم پنهان شد.


بازی The Elders Scrolls 3: Morrowind | ماد jvk1166z.esp

Morrowind یک بازی نقش‌آفرینی گسترده که به اعتقاد خیلی‌ها بهترین نسخه در سریِ معروف The Elder Scrolls است. نقل شده، مادی(Mod) مخوف و هولناک وجود دارد که به صورت بالقوه درایو بازیکنان را کنترل می‌کند. این ماد، چند سال پیش توسط یک فرد ناشناس منتشر شد و در ابتدا تصور می‌شد یک ویروس است که مانع اجرای بازی می‌شود ولی بعدها متوجه شدند با نرم‌افزار «DOSbox» می‌توانند بازی را اجرا کنند. هنگامی که بازیکن شروع به بازی می‌کند تمام شخصیت‌های اصلیِ بازی می‌میرند. اگر در یک نقطه برای مدت طولانی صبر کند خیلی آرام سلامتی‌اش را از دست می‌دهد و اگر باز هم صبر کند یک شخصیتِ جدید به بازی اضافه می‌شود؛ که مانند عنکبوت، پاها و دستان بلندی دارد. پس از مدتی، شخصیت‌هایی که مرده‌اند در شب احضار می‌شوند و در حالی که به آسمان خیره می‌شوند جمله‌ی: “آسمان را نگاه کن.” به زبان می‌آورند. لحظاتی بعد، بازیکن از طریق یک سیاه‌چال به یک سالن انتقال داده می‌شود که مملوء از تابلوهایی است که عکس‌های شخصی بازیکن را در بر می‌گیرد. در انتهای سالن، یک درب بسته‌شده وجود دارد که تا الان افراد بسیار کمی با کارهایی عجیب توانسته‌اند آن را باز کنند، البته اکثر آن‌ها در حال حاضر روانی شده‌اند و می‌گویند شب‌ها موجودی عجیب به صورت چهار دست و پا در اتاق‌شان راه می‌رود!

سخن پایانی…

همه‎ی این موارد تنها جرعه‎ای کوچک از اقیانوس عظیمِ دنیای عجایب بازی‌های ویدئویی است. سالانه هزاران هزار بازی کوچک و بزرگ منتشر می‌شوند، بعضی از آن‌ها را می‌توان یک “سرگرمی بی‌ضرر” نامید ولی بعضی ها را باید “سم مهلک” دانست! نظر شما در این باره چیست؟ آیا صنعت بازی‌های ویدئویی می‌تواند روزی به عنوان «جنایت بزرگ تاریخ» شناخته شود یا با استفاده و فرهنگ‌سازیِ درست می‌توان آینده‌ی خوبی را پیشبینی کرد؟


نظرات 1 + ارسال نظر
AMIR چهارشنبه 18 شهریور 1394 ساعت 23:57

عالی بود.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.